loading...

نیز باران

این سیل پا گرفته فقط دست گرمی است ...

6

بازدید : 207
دوشنبه 18 اسفند 1398 زمان : 3:21

چند وقت قبل بود که سرِ مزارش رفتم و گفتم که برایم پدری کند. برای خودم و دوستم. بیشتر دوستم، بعد خودم. شهید دستش باز است! خیلی باز. میتواند. یقین دارم. امشب یاد این افتادم که گفته بودم برایم پدری کند. خب، اگر سپرده ام برایم پدری کند و میدانم که پدری میکند و همیشه به چشم یک پدر به او نگاه کرده ام، نباید به او بگویم «پدر روزت مبارک»؟! بعد حالا ماجرا جالب تر هم میشود. کادو چه چیزی بگیرم خوشحال میشود؟! چیزی که ندارم ببرم. همین که خوب باشم راضی میشوی؟! چرا جواب نمیدهی؟! من بدهکار توام، جلب مرا زود بگیر...

You go your way and I'll go mine
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 5
  • بازدید کننده امروز : 6
  • باردید دیروز : 160
  • بازدید کننده دیروز : 32
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 682
  • بازدید سال : 2503
  • بازدید کلی : 14147
  • کدهای اختصاصی