خب با همه سن و سالی که از من گذشته اما ناراحت میشوم وقتی قول و قرارهای قبل از ازدواجشان یادم میآید و میبینم که الان زیرش زده اند. یادم میآید که فلان مسئله برایشان مهم بود و بعد از ازدواج، مهم نیست! ناراحت میشوم. اعصابم خرد میشود. حس میکنم با احساساتم بازی شده است!
آخر نامردها! من که میدانستم حرفهایتان و رفاقتهایتان ... بگذریم... . میدانم شرایط افراد بعد از ازدواج تغییر میکند و خودِ من هم زن بگیرم فلان میشوم، اما یک سری چیزها خط قرمز است. چرا خط قرمزها را رد میکنید و ما را فراموش؟!
حکم روزگار لابد همین است که ما هم ازدواج بکنیم یک سری چیزها را فراموش میکنیم. لابد. نمیدانم. اما همینقدر میدانم که با این که از ازدواج رفقایم خوشحال میشوم، اما تحمل تغییرات رفتاریشان را ندارم. بعدتر و بدتر اینکه تحمل تئوریزه کردنِ تغییر رفتارشان را ندارم. بدم میآید مادامیکه با زنشان خوشند، صدای ما مساویست با زوزه گرگ و وقتی ماه رمضانی میشود و از خانمشان دور میشوند و خانمشان ممنوعه میشود، ماها میشویم عزیزان دل و دغدغه هزار کار را پیدا میکنند. دغدغههای آنها دغدغه است و دغدغههای ما، فشارهای مجردی است و از سرِ بیکاری. حرفِ کار ما که میشود میگویند «یعنی میگویی از زن و بچه ام بزنم و به کار تو برسم؟!» و حرف کارِ خودشان که میشود «باید وظیفه شناس باشیم».
تصاویر آشپزخانه یکی از هیئات که برای کمک به نیازمندان برپا شده بود را میدیدم. تمام توانشان روی این بود که از صورت خانمها عکس نیندازند. احیانا اگر درصدی هم در عکسی صورتِ خانمیمشخص بود، سعی کرده بودند طوری که خیلی عکس از جلوه نیفتد، صورت آن خانم را شطرنجی کنند. در جایی که تصاویرِ جینگیل مستانِ خانمها با چادر، نمادِ خشکِ مذهبی نبودن به شمار میرود، این حرکت یعنی کوبیدنِ پرچم «ما هنوز ایستاده ایم» بر قله حیا. یعنی هنوز گول شعارهای الکی را نخورده اند. دمشان گرم. بچه هیئتی این شکلی شناخته میشود، نه با ادا و اطوار!
تست خوانندگی در مشهدآدم باید یک شهید داشته باشد که وقت خوشحالی و ناراحتی برود پیشش و درد و دل کند. برود بگوید فلانی مژده بده! برود بگوید فلانی به مشکل برخوردم. برود بگوید برایم پدری کن. برود بگوید دارد باران میبارد، دعا کن برایم که دعا زیر باران مستجاب است. برود بگوید پدری یادت نرود! برود بگوید ...
تفتیان: مثل همه ورزشکاران در خانه هستم؛/ رکورددار دو ۱۰۰متر ایران تمرین حرفهای نمیکندشما را نمیدانم ولی من وقتی میخوانم که سید بن طاووس رحمة الله علیه برای شب پنجم این دعا را نقل میکند که «وَ تَجْعَلَنِی فِیمَنْ صَامَ وَ قَامَ وَ رَضِیتَ عَمَلَهُ»، ذهنم میرود به این سمت که آخدا! نکند ما را از خوبانت جدا کنی. ما یک عمر است که عادت کرده ایم لا به لای دست و پای خوبانت بچرخیم. عادت کرده ایم به روضههای خوبها. عادت کرده ایم به ادای روزه داری بین خوبها ! عادت کرده ایم به ادای نماز خواندن بین خوبها. نگذار بین ما و عادت ما جدایی بیفتد. ما را جزو همان روزه دارانت قرار بده. جزو همان خوبهایت. جزو همانها که دوستشان داری.
تفتیان: مثل همه ورزشکاران در خانه هستم؛/ رکورددار دو ۱۰۰متر ایران تمرین حرفهای نمیکندیَا إِلَهِی أَسْتَغْفِرُکَ مِمَّا تُبْتُ إِلَیْکَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فِیهِ
خاطره هایی که همیشه شیرینن...یَا إِلَهَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِلَهَ إِسْحَاقَ وَ إِلَهَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطِ رَبَّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ السَّمِیعَ الْعَلِیمَ الْحَلِیمَ الْکَرِیمَ الْعَلِیَّ الْعَظِیمَ لَکَ صُمْتُ وَ عَلَى رِزْقِکَ أَفْطَرْتُ وَ إِلَى کَنَفِکَ آوَیْتُ وَ إِلَیْکَ أَنَبْتُ وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ وَ أَنْتَ الرَّءُوفُ الرَّحِیمُ قَوِّنِی عَلَى الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ لَا تُخْزِنِی یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعاد
خاطره هایی که همیشه شیرینن...بسم الله ...
سلام
میدانم و خوب میدانم که وبلاگ محلی است غیر از روزنامه و دیگر رسانهها! میدانم وبلاگ است و نظراتش. اما برای شخصِ من موانعی وجود دارد که بتوانم همه نظرات را پاسخگو باشم. پس این چنین شد که نظرات هر پُست بسته شد. اما اگر احیانا نظری بود، در قسمت تماس با من در خدمت هستم...
خاطره هایی که همیشه شیرینن...
1. قیاس اقترانی شکل اول را میچیند. الف ب است. ب ج است. الف ج است. عقل تصدیق میکند و به دست فرمان میدهد که به نتیجه عمل کند و «در گوش مادر بزند»! دست با تعجب دل را نگاه میکند و کسب تکلیف میکند. دل، دلِ همراهی با فرمان عقل را ندارد و تقاضای بازبینی قیاس و مقدمات آن را دارد. عقل دوباره همان نتیجه را به خوردِ دل میدهد و دل، دل دل میکند که به فرمان عقل صحه بگذارد یا رد کند. نهایتا رد میکند. دعوای دل و عقل بالا میگیرد. دست بلاتکلیف میماند. مجمع تشخیص مصلحت نظامیهم که نیست داوری کند. دعوا همینطور پرونده باز میماند.
دانلود پاورپوینت مدلسازی فرآیندی و DFD ...هر کس به این آسانی اهل کربلا نیست
کار حسین است و دل مشکل پسندش
1. «تو هم که همه اش عجله داری» وصفی است که برایم ذکر میکنند. یاد گرفته ام کار را مثل تمساح یک دفعه گاز بزنم و تحویل بدهم. ظریف کاری ببینم جیغ میکشم.
دانلود پاورپوینت مدلسازی فرآیندی و DFD ...تعداد صفحات : 1